در انـــــــــــــــزوای خــــــــــــودم با خــــــــــودم عالـــــــــمی دارم...
اجازه بدید من در زندگی واقعی خوش باشم و خلوت ، سیاهی و خاکستری های ذهنیاتم و اینجا خط خطی کنم ...
چه معنا میده آگاهانه دنبال خوشی بگردم ؟
آگاه شدن چه مزیتی داره؟
مگر نه اینکه آگاهی درد بیشتری داره؟
.
.
.
هر بار درس روان دارم متوجه میشم یکی از اون درد و مرض ها در من هست ، هربار پادکست گوش میدم میگم عهه این منم و درد میکشم ... یاد شخصیت کتاب رومن گاری افتادم که درد میکشید و خودش و به جا میکوبید و زوزه میکشید اما دردش تموم نمیشد ..
خلاصه که بله اینطور ...
🦩