انـــــــــــزوای خــــــــــــــــودم

در انـــــــــــــــزوای خــــــــــــودم با خــــــــــودم عالـــــــــمی دارم...

Profile.•. Archive.•. Links.•. Posts.•. Designer

یه روزهایی دلم نمیخواد با کسی حرف بزنم ...

علی رغم این عدم علاقه مجبور میشم خوش خوشان جواب بدم ، سوال بپرسم ، کاری بکنم ......

نشستم کنج تراس و فکرم مشغول حساب کتاب هام هست ...

________

پرخوری شدیدی پیدا کردم ، دیگه توجه نمیکنم چی به چیه فقط شیرینی و بستنی هست که دستمه ....

___

اولین ، مهم ترین اولویتم دیدن دکترم در اولین فرصت هست ولی هیچ چیز سرجاش نیست ..

______

دومین خواستم شروع زندگی با میر هست که باز هیچ شرایطی جور نیست.

___________

سومین اجبارم کار هست که باید انجام بدم .

____

چهارمین قرارم باز همون فکر اصلیم هست .

__________

ذهنم مثل کلافی هست که گره خورده ... شبیه دیگی که میجوشه ..

سه شنبه بیست و یکم مرداد ۱۴۰۴ | 1:13 | Yakut  | 
.•. Other .•.
About Me

Designed by : Black Theme