انـــــــــــزوای خــــــــــــــــودم

در انـــــــــــــــزوای خــــــــــــودم با خــــــــــودم عالـــــــــمی دارم...

Profile.•. Archive.•. Links.•. Posts.•. Designer

این روزها همش به این موضوع فکر میکنم که به کی میتونم اعتماد کنم که بعدش پشیمون نشم؟

به چه کسی میتونم حرفام و بزنم که تهش نگم ای کاش نمیگفتم .

.

.

.

امروز به وقت ظهر با ذهنی خسته متوجه شدم دو نفر از دوستانم سرکارم گذاشتند ، دروغ گفتند ، گولم زدند.. معذرت خواهی کردند اما چطور با این حس بد مقابله کنم ؟

حس احمق هارو دارم ، انگار که یه ساده ی بی عقل هستم..

.

.

خسته شدم ، یکی گولم میزنه که انگار به ریشم میخنده . یکی متهمم میکنه به پاستوریزه بودن که انگار لجش میگیره . یکی مجبورم میکنه که انگار من اراده ای ندارم..

.

.

و من موندم که دیگران این سکوتم و چه چیزی برداشت کردد که به خودشون حق هر رفتاری و میدن ؟

اتفاقا میتونم بد باشم که فحش های زشتم بدم و پشت بندش لجبازی اساس رفتارم باشه .. اما بیشتر از اونکه درگیر دیگران و حاشیه باشم سکوت کردم چون درگیر خودم هستم .

درگیر ساختن و خوب کردن خودم .

.

.

.

امروز پی بردم علاوه بر جنگ درونی خودم باید به جنگ با افراد بیرونی هم رسیدگی کنم که دلسردی از بقیه من و نبلعه.


Tags  : تبعید من, احوالات دگرگون
جمعه بیست و سوم آذر ۱۴۰۳ | 17:26 | Yakut  | 
.•. Other .•.
About Me

Designed by : Black Theme